واکسن دو ماهگی و کادوی رو پدر
عزیز دلم امروز روز واکسن ماه دومت بود. وقتی از دوتا پاهات هم واکسن زدند و تو جيغ كشيدي احساس سرگيجه داشتم.ولي تو خيلي خيلي خوب هستي چون خيلي زود آروم شدي و به خواب رفتي. ولي در كل اون روز مريض بودي و هروقت پاهات رو تكون ميدادي خيلي دردت ميگرفت.از قيافت هم معلوم بود كه ناراحتي.نگاه كن ! عزيزم فردا هم كه روز پدره.و تو با اين حال مريضت باز هم به فكر آتا جون هستي. الهي من فداي اون لبخند زيبات بشم. ...
نویسنده :
رزنازين آناسي
15:46